×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دست نوشته هایی برای دوست

استاد عشق

× یه دفتر خاطرات برای نوشتن حرفهایی از جنس عشق محبت....
×

آدرس وبلاگ من

saeedkarimi.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/tfdsap

عشق فقط تو قصه هاست؟؟؟

حرفهای قشنگی می زنی ولی اینا فقط تو قصه هاست فقط تو فیلم هاست که زندگی آدمها اینجوری پیش می ره .  تو زندگی واقعی ما خیلی ضعیف تر از اونی هستیم که بتونیم اینقدر قشنگ زندگی آینده مونو بسازیم. با جمله های قشنگ عاشقانه نمیشه زندگی رو ساخت.  این حرفهای عاشقانه فقط چند روز اول زندگی دوام داره وقتی که مشکلات شروع بشن دیگه لیلی ومجنون هم عشق رو از یاد میبرن.   وقتی این حرفها رو می گفت سرش انداخته بود پایین وداشت به بستنی آب شده اش نگاه میکرد انگار نمی خواست تو چشمهام نگاه کنه واین حرفها رو بزنه انگار می ترسید چشمهاش راز دلشو برملا کنن.  آخه همیشه میگفت چشمهای دروغگوترین آدمها هم هیچ وقت نمی تونن دروغ بگن.  خواستم چیزی بگم انگشتشو به علامت سکوت گرفت جلوی صورتش. ساکت شدم ولی تو دلم داشتم جواب تمام حرفهاشو می دادم. اونم داشت همینجوری صغری کبری مچید که عشق فقط تو قصه هاست وبا عشق نمیشه خونه خرید ماشین خرید.  خرج زندگی رو داد.  وقتی که بستنیش کاملا آب شده بودحرفهاش تموم شد.  پا شد که بره. کوله شو باز کرد ویه نایلن مشکی از توش درآورد. تا خواستم بپرسم اینا چیه؟  گفت: هرچی پیشم داشتی آوردم که دیگه هیچ وقت به یادت نیافتم.وقتی داشت کلمه هیچ وقت میگفت یه مکث عجیبی کرد.  یکی یکی داشت میچیدشون رو میز:   7تا کارت پستال 2تا ادوکلن نیمه مصرف شده 1ساعت مچی 2تا کتاب:پریچهر وبامداد خمار  یه دفتر خاطرات ویه عالمه عکس.   بدون اینکه از پس گرفتن چیزهایی که پیشم داشت حرفی بزنه پاشد رفت. یه ذره هم از اون بستنی مورد علاقه شو نخورد.  من موندم و یه دنیا خاطره گذشته و یه دنیا حسرت پیش رو.  حالا باید تو کدوم دنیام زندگی کنم؟؟؟

دوشنبه 9 شهریور 1388 - 7:24:36 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم